پدیدارشناختِ یوهانی پالاسما در تفاوت جایگاه ادراکات حسی معماریِ بافتهای شهری و روستایی
|
آیدین وس کاه* |
|
|
چکیده: (398 مشاهده) |
فضاهای ساختهشده امروزی محصول سازوکارهایی هستند که کمتر واجد آرامش، احساس تعلق به مکان، گرمی و صمیمیت و احساس امنیتاند. اگر فضای ساختهشده را بهمثابه پدیدهای چندوجهی و واجد معانی ضمنی، مبتنی بر ذهنیتها و تجربه زیسته مردمان بدانیم که حقیقتی پنهان در لایههای مختلف انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارد، آنگاه پدیدهشناسی آن رویکردی قلمداد خواهد شد که شاید بیش از هر روش علمی دیگری متضمن موفقیت در شناخت آن باشد. لذا داشتن تجربهای چندحسی که همۀ راههای ارتباطی انسان با فضا را تحت تأثیر قرار دهد بر کیفیت و غنای فضای خلقشده میافزاید. اما آنچه امروزه در شهرهای معاصر در حال فراموشی است تبدیل معماری از فضای انسانی به فضای بینایی، زیبا و چشمنواز است. معماری که برای انسان و آرامش و تأمین نیازهای ادراکی و شناختی او ساخته میشد در حال تبدیل به معماری تبلیغاتی، لذت و مصرفگرایی برای مردم شده است تنها آنچه به چشم زیبا بیاید مورد توجه قرار میگیرد. در این مقاله به بررسی ابعاد پدیدارشناختی فضاهای معماری و شهری از دیدگاه یوهانی پالاسما پرداخته شده و به تفاوت جایگاه تحلیل شناختی این دو در حوزه نظری پرداخته می شود. |
|
واژههای کلیدی: ادراک، احساس، حواس پنجگانه، معماری، یوهانی پالاسما. |
|
متن کامل [PDF 553 kb]
(858 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي پذیرش: 1395/7/7 | انتشار: 1395/7/7
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|